شنونده بهتری باشید
اغلب گفته میشود که کلید یک رابطه سالم، گوش دادن است. اما این فقط به معنی باز نگاه داشتن گوشها نیست. ما اغلب از چیزهایی که در روند گوش دادن اختلال ایجاد میکنند آگاه نیستیم، مثلا… فکر کردن همزمان: از آنجاییکه جریان فکر ما سریعتر از صحبت کردن ماست پروسه فکر کردن اغلب با حرف زدن تداخل میکند. بسیاری از افراد متوجه میشوند که در حالی که دوست یا همکارشان در حال صحبت کردن است، مغز آنان در حقیقت به جای گوش دادن به صحبت فرد بیشتر روی تهیه یک جواب تمرکز کرده است. برای برطرف کردن این حالت سعی کنید مانند کارآگاهان باشید. تصور کنید که شغل شما این است که دقیقا آنچه را که فرد مقابل میگوید بفهمید. حتی در مورد نقطه نظرات خاص فرد از او سوال کنید. این به شما کمک خواهد کرد که فکر خود را روی صحبت فرد مقابل متمرکز کنید.
رفتارهای پیشداورانه: اگر اعتقاد قلبی شما این است که نظر شما هیچگاه تغییر نمیکند و یا شما فقط خود را قبول دارید و اهمیتی به دیگران نمیدهید . این طرز فکر نیز مانع از گوش دادن دقیق میشود . شما در واقع قبل از اینکه چیزی را شنیده باشید آن را مردود دانستهاید. راهحل این است که به خود یادآوری کنید که انتخاب شما این است که گوش فرا دهید و همینطور به یاد داشته باشید که گوش دادن به دیگران خود موجب میشود که آنها نیز بهتر به حرفهای شما گوش دهند.
پرت شدن حواس: اگر ما به طور خاص به گفتههای فرد مقابل علاقهمند نیستیم و یا اینکه واقعا نمیخواهیم به حرف آنها گوش دهیم، خیلی راحت ممکن است به چیز دیگر توجه کنیم و یا حتی چشمهایمان را به سمت دیگر بچرخانیم و نطق طرف را کور کنیم . اما در اینجا هم حداقل میشود یک نمایش توجه کردن را بازی کنید و به چشمهای طرف مقابل نگاه کنید و سرتان را تکان دهید و گاهی نیز اصوات تاییدکننده به کار ببرید.
2- بدانید چه موقع ساکت شوید
آیا تا حالا متوجه شدهاید که شما دارید جملات دیگران را تمام میکنید؟! این کار را متوقف کنید. همه انسانها یکسری نیازهای اولیه دارند از جمله اینکه احساس کنند که اهمیت دارند و فهمیده میشوند وقتی شما اجازه نمیدهید که فرد حرفش را تمام کند و در یک گفتگو به میان صحبت فرد مقابل میپرید و جملات او را تمام میکنید در واقع تلاش او برای ارتباط برقرار کردن را میربایید و باعث می شوید فرد احساس ناامیدی و نادیده انگاشته شدن کند. ربودن مکالمه مانع از پیدایش عمق و صمیمیت درگفتگو میشود و آن را تبدیل به یک گفتگوی سطحی و یک طرفه میکند . بخصوص افرادی که مکررا این کار را انجام میدهند احساس نخوت را منتقل میکنند و به نظر میرسد فرد رباینده مکالمه معتقد است که همیشه بهتر از همه میداند.
و اما اگر شما کسی هستید که گفتگوی شما ربوده میشود چه باید بکنید :
عقبنشینی نکنید. به جای آن بگویید: «اگر میتوانستم حرفم را تمام کنم …»
خودتان نمونه خوبی باشید. اگر موقعی متوجه شدید که شما خود کلام فرد رباینده مکالمه را قطع کردید. بگویید: «ببخشید که حرف شما را قطع کردم. داشتید میگفتید …».
منظور خود را از گفتگو بیان کنید. قبل از شروع به صحبت بگویید: «ببین من فقط میخوام این موضوع را با تو در میان بگذارم. بنابراین لطفا به من جواب نده یا نصیحت نکن. من فقط میخوام که تو گوش بدی.»
3- خواستههای خود را بیان کنید
آیا تصور میکنید که دیگران انتظارات شما از آنان را میدانند؟ بخصوص همسر شما؟ حتما تاحالا پیش آمده است که به همسر خود گفتهاید: «من نباید این را به تو بگویم. تو خودت باید بدونی …»خیلی خوب میشد اگر آدمها به صورت شهودی میفهمیدند که طرف مقابلشون دقیقا چی میخواد و چه انتظاراتی داره اما در واقعیت اینطور نیست. اگر تصور شما این است که دیگران دقیقا باید بدانند که شما چه انتظاراتی دارید و چه فکر میکنید و یا دوست دارید دیگران چگونه با شما رفتار کنند، در این صورت اغلب ناامید خواهید شد. اگر شما از این جهت فرد مقابل را سرزنش میکنید در واقع مسوولیت بیان انتظارات و خواستههای خود را نپذیرفتهاید.
از خودتان بپرسید:
آیا انتظارات خود را واضح و شفاف بیان کردهاید؟
یا انتظارات شما از دیگران منطقی و واقعگرایانه است؟
آیا به طرف مقابل هم این فرصت را دادهاید که انتظارات خود را از شما بیان کند؟
-4 اعتماد به نفس بیان حرف خود را داشته باشید
اگر شما از آن دسته افرادی هستید که از مقابله پرهیز میکنند، احتمال دارد که از کنار مشکلات بگذرید به این امید که خودشان برطرف شوند اما این خطر وجود دارد که این روش پرهیز از مقابله به صورتهای اشتباه و مخربی تفسیر شوند. مثلا ممکن است به عنوان نشانهای از ضعف تلقی شود ضمن اینکه صلح کوتاه و موقتی میتواند در درازمدت پیش زمینهای برای یک مشکل مهم شود. برای اینکه در یک مقابله، گفتگو به صورت موفقیتآمیزی پیش برود :
زمانی که داغ هستید حرف نزنید صبر کنید تا آرام شوید
برروی حقایق تمرکز کنید و نه انتقادهای احساسی. نگویید: «تو هیچ وقت گوش نمیدی.» به جای آن بگویید: «قبل از اینکه شروع به صحبت کنی، خوب به حرفهای من گوش بده.»
مثالهای محکم و قطعی ازحقایق ارائه دهید و نه نتیجهگیری شخصی خود را . به جای اینکه به همکار خود بگویید: «انگیزه تو کم شده است.» بگویید: «متوجه شدم که در جلسه کاری ساکتتر از همیشه بودی.»
صحبت خود را با یک جمله مثبت تمام کنید. میتوانید به سادگی بگویید: «متشکرم از اینکه وقتت را به من دادی.» یا «متشکرم که گوش دادی و مطمئنم که از حالا به بعد اوضاع بهتر خواهد شد.»
- 5 تحسین و تعریف کنید
به راحتی از دیگران تحسین و تمجید کنید. تحسین همسر، دوستان و همکاران یکی از سریعترین راهها برای برقرار کردن پل ارتباطی است. اگر این کار را به خوب انجام دهید و مردم را از تواناییهایی که شما در آنها میبینید آگاه کنید دستاوردهای خوبی هم حاصل خواهد شد.
دلایل متعددی وجود دارد که مردم این کار را زیاد انجام نمیدهند:
ما فکر میکنیم که دیگران نیازی به این کار ما ندارند.
احساس صمیمیت نمیکنیم که بخواهیم از کسی تحسین و تعریف کنیم.
میترسیم که دیگران نیت و هدف ما را اشتباه برداشت کنند.
اما اجازه ندهید که هیچیک از این موارد مانع از این رفتار پسندیده شوند.
چند توصیه برای اینکه چگونه مهارتهای تشویقی خود را بهتر کنید عبارتند از:
تشویق و تحسین را یک عادت خود کنید و نه یک تکنیک برای رسیدن به هدف. فردی باشید که مشوق دیگران است.از افراد تشکر کنید.
نوآوری داشته باشید. اگر فرد مقابل از تحسین و تشویق چهره به چهره راحت نیست، روش دیگری را به کار ببرید مثلا فرستادن یک کارت، ایمیل یا یک یادداشت.
اگر کسی در مورد فردی چیز خوبی گفت و تعریفی کرد، حتما این گفته خوب را برای او بازگو کنید.